تربیت کودک از نگاه یک عالِم تربیتی
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۱۶۲۰۶
به گزارش قدس آنلاین، تربیت انسان یکی از مهمترین کارهایی است که باید در زندگی روزانه خودمان و در محیطهایی که هستیم به آن توجه کنیم چرا که در این هستی مهمتر از انسان وجود ندارد. خداوند در قرآن میفرماید: آنچه در آسمانها و زمین است را مسخر شما کردم. همین یک آیه نشان دهنده عظمت و جایگاه انسان در جهان هستی را نشان میدهد پس مهمترین وظیفه پیامبران الهی ایجاد یک کارخانه انسانسازی است که باید دارای اصول و چهارچوب معینی باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک پلتیک شیطنتآمیز
یکی از مهمترین دورههای تربیت دوره قبل از بلوغ و یا همان کودکی است. در تمامی فرهنگها، تربیت صحیح کودکان همواره یکی از دغدغههای والدین است و کسی نیست که نسبت به این موضوع بیتفاوت باشد و یا اهمیت کمی برای آن قائل شود.
مرحوم علی صفایی حائری در کتاب تربیت کودک درباره روشهای تربیتی و عوامل دخیل در تربیت با تأکید بر نقش معلم سخن گفته است: «بچهها علاقههای فراوانی دارند، آرزوهای طول و درازی دارند و این هم یکی از نقاط ضعف آنهاست که از این راه میشود به تربیت و تأدیب آنها پرداخت و به نتیجه رسید. در این کار هم باید دقیق بود تا این که دروغ و تخلف پیش نیاید؛ چون همین که یک تهدید و یا یک وعده عملی نشود، دیگر تهدیدها و وعدهها کاربردی ندارند، گذشته از این که عملاً درس دروغ و فریب را هم یاد گرفتهاند و آموختهاند. مربی باید آگاه باشد که قول ندهد و اگر هم داد حتماً وفا کند تا همین راستگویی او، در این مورد هم یک درس باشد. مربی باید متوجه باشد که جایزهها به صورت باج در نیاید و کودک، سوداگری نشود که در برابر هر کار خوبی، طلبکار جایزهای باشد؛ چون این روحیه بچه را فاسد میکند و این نقطه ضعف، او را خود فروش کرده و ارزان قیمت بار میآورد که زود میتوان خریداریش کرد و به هر کاری وادارش نمود، لذا آنجا که خود کودک میگوید اگر فلان چیز را بدهی فلان کار را به خوبی انجام میدهم، نباید از این عامل استفاده کرد؛ چون این پیشنهاد، از یک نیرنگ کودکانه و یک پلتیک شیطنتآمیز خبر میدهد و این خود علامت فساد در روحیه و قابل خریداری بودن روحیه کودک را میرساند.»
مرحوم علی صفایی حائری
کتاب در سه فصل به موضوعاتی چون نقش معلم، روش تربیت کودک و عوامل تربیتی کودک به تبیین اصول تربیتی دوران قبل بلوغ پرداخته است.
نقش معلم:
معلم با انسانهایی سروکار دارد که بیشتر مسائل زندگی را از او میآموزند، اعمال و حرکات او را الگو قرار میدهند و بخش عظیمی از شخصیتشان را ازحرفها و رفتار معلم میسازند.
ما تا نقش انسان در هستی را درک نکرده باشیم، نقش معلم در کلاس را نخواهیم فهمید. ممکن است معلم در کلاس سخنان خیلی خوب و جالبی به زبان آورد اما تنها کلام خوب و سخنان خوب مهم نیست. پیش از حرفها این حرکات و رفتار ماست که در دیگران تأثیر میگذارد. معلم باید بیش از هرکس صداقت داشته باشد و صدق چیزی نیست جز هماهنگی میان حرف، عمل و نیت.
معلم باید ابتدا هدفش را بشناسد، بداند دانشآموزانش را تا کجا میخواهد برساند و راه رسیدن به این هدف کدام است.
روش تربیتی کودک:
تربیت کودک یعنی شکوفاکردن استعدادها و برآوردهکردن نیازهای او. نیازهای او فقط خوراک و پوشاک نیست و استعدادهای او تنها خواندن و نوشتن نیست.
کودک هم مغز دارد و هم قلب. از اینرو هم روشنفکری میخواهد و هم روشندلی. ما نمیتوانیم تمام مذهب و مکتب را بهصورت سنت به بچهها تحویل دهیم؛ چون این سنتها نمیتوانند جلوی ضدسنتها را بگیرند.بهطور خلاصه روش تربیتی اسلام اینگونه تشریح شده است: تدبر و ارزیابی، تفکر و نتیجهگیری، تعقل و اندازهگیری و همه اینها به مربی نیاز دارد و مربی سه کار دارد تزکیه و آزادی، تعلم و آموزش، تذکر و یادآوری.
عوامل تربیتی کودک:
در صورتی که پدر و مادر، هدف تربیتی داشته باشند، برای سازندگی و تربیت کودک و بلوغ به آن هدف میتوانند از عوامل تقلید، رقابت، قهر، ترس، محبت و احسان و تشویق و توجه و پاداش و… استفادهکنند.
در فصل عوامل تربیتی کودک به موضوعاتی چون تقلید، رقابت، ترس و مجازات، قهر، تهدید و وعده و وعید، محبت و احسان، تشویق و توجه و پاداش پرداخته است.
در بخشی از کتاب آمده است:
نباید کودک را سنتی بار آورد؛ چون این سنتها در دوران بلوغ گرفتار ضد سنتها میشوند و کنار میروند. ما میبینیم آنها که در خانواده مذهبی در دامان روحانی تربیت شدهاند مادامی که در محیط سنتی بودهاند با همان سنتها مأنوس بودهاند و فعال و جدی و اگر از این محیط بیرون نمیرفتند شاید تا آخر عمر هم معتقد و جدی بار میآمدند، اما اینها هنگامی که به محیطهای باز و آزاد میرسند و با ضد سنتها روبهرو میشوند، ناچار از گذشته خود میبرند و به نفرت و انزجار پیوند میزنند. همچنین در روستا تا هنگامی که در همان محیط است یک روستایی میماند، با تعلیمات دینی ملّا آشناست و سخت پای بند و متعصّب و سنّتی، اما همین که به شهر میآید و گرفتار تضاد میشود، از هر قرتی و جنتلمن و غربزدهای، قرتیتر و جنتلمنتر و غربزدهترخواهد شد.
علاقه مندان میتوانند این کتاب را از اینجا تهیه کنند.
انتهای پیام/
منبع: فارس
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: تربیت کودک علی صفایی حائری تربیتی کودک تربیت کودک نقش معلم سنت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۱۶۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کافی است انسان باشد!
یک. دستان نحیف کودک و آه مظلومیت او در برابر بمبها و جنگندهها پیروز میشود، همانگونه که خون بر شمشیر پیروز شد. این مهمترین تصویر این روزهای غزه است.
دو. از عاشورای ۶۱، قابهای ماندگاری در ذهنها مجسم است و نسل به نسل منتقلشده، از دستان بریده یک علمدار، تا حنجره طفل شیرخوار؛ کربلای غزه هم برای نسل امروز، یادآور همان شدائد و مصائب کربلاست. تصویرها را همه ما بهاندازه توان و تحمل مان دیدهایم، زنی که خانه ویرانه خود را که تمام دیوارهایش فروریخته جارو میزند، دختری که سرمای هوا، بدنش را به لرزه انداخته، پسری که از گرسنگی، لاغر شده و رنگ به رخسار ندارد و پدری که با بهت، در میان آوارها دنبال همسر و فرزندان خویش است.
سه. اگر میشنویم جوانان و دانشگاهیان در اروپا و آمریکا علیه اسرائیل و حمایتهای دولتشان از این رژیم شوریدهاند، اگر صدای مظلومین غزه به سرتاسر عالم رسیده و انزجار و تنفر از رژیم کودک کش صهیونیستی در حال فوران است، نشانهای بر این است که خون بر شمشیر پیروز میشود. کربلای امروز شباهتهای زیادی با کربلای حسین بن علی علیهماالسلام دارد. در آن قیامت صغری، همانگونه که لشکر حق ریزش و رویش داشت، امروز هم برخی مسلمانان و اعراب منطقه در خفا و علن در کنار دژخیمان ایستادهاند و از سوی دیگر، دانشجویان آمریکایی و اروپایی صدای فریاد مردم غزه شدهاند. جوانههای حق از دل نقطه تسلط فرهنگ باطل در حال سر برآوردن است و همچون سروی که ریشههایش دل صخرهها را میشکافد و پیش میرود، سنگها و صخرههای فرهنگ لیبرال متظاهر مدعی حقوق بشر در حال شکستن است.
چهار. باید مراقب اختلافات و فتنهانگیزیها بود. هرقدر اسرائیل در سراشیب قرار میگیرد بیشتر دستوپا میزند که الغریق یتشبث بکل حشیش. دوگانه شیعه-سنی یا دوگانه مسلمان-غیرمسلمان و عرب-عجم و هرچیزی ازایندست فرعی و ساختگی است. دوگانه اصلی که باید محور تمام معادلات و ارتباطات باشد، دوگانه بمب-کودک است و صدالبته که هر انسان آزادهای در سمت کودک میایستد. صبر کنید، به آزاده بودن هم احتیاج نیست، کافی است انسان باشد!